"All words are pegs to hang ideas on."
تمامی کلمات آویزی هستند برای عقاید ما
Henry Ward Beecher, Proverbs from Plymouth Pulpit
تمامی کلمات آویزی هستند برای عقاید ما
Henry Ward Beecher, Proverbs from Plymouth Pulpit
- abandon desert; leave without planning to come back; quit ( رها کردن )
- When Roy abandoned his family, the police went looking for him.
- وقتی "روی" خانواده اش را رها کرد پلیس شروع به جستجوی او کرد
- The soldier could not abandon his friends who were hurt in battle.
- سرباز نتوانست دوستانش را رها کند زمانی که آنها در نبرد زخمی شده بودند
- Because Rose was poor, she had to abandon her idea of going to college.
- چونکه "روز" فقیر بود؛او مجبور بود فکرد رفتن به کالج را از سرش بیرون می کرد.
- keen sharp; eager; intense; sensitive (تیز؛ باهوش)
- The butcher's keen knife cut through the meat.
- چاقوی تیز قصاب گوشت را می برید
- My dog has a keen sense of smell.
- سگ من شاممه تیزی دارد
- Bill's keen mind pleased all his teachers.
- حافظه تیز "بیل" همه معلمان را خوشنود کرد
- jealous afraid that the one you love might prefer someone else; wanting what someone else has(حسود)
- A detective was hired by the jealous widow to find the boyfriend who had abandoned her.
- کارآگاهی توسط یک زن متارکه شده حسود استخدام شد تا دوست پسرش را که اورا رها کرده بود پیدا کند
- Although my neighbor just bought a new car, I am not jealous of him.
- با وجو آ«که همسایه من اخیرا یک ماشین جدید خریده است من به او حسودی نمی کنم
- Being jealous, Mona would not let her boyfriend dance with any of the cheerleaders.
- مونا به خاطر حسود بودن به دوست پسرش اجازه نداد تا با معرکه گیران برقصد
0 نظر:
ارسال یک نظر